جنجال اجازه شوهر برای آزمون دستیاری دندانپزشکی!
تاریخ انتشار: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۱۵۵۴۸
پیوست ۳-۶ راهنمای آزمون پذیرش دستیار در رشتههای تخصصی دندانپزشکی حاوی فرم تعهدنامهای برای زنان متاهل است: رضایتنامهای که مرد باید برای همسرش پر کند تا زن اجازه ادامه تحصیل و اشتغال داشته باشد.
صفحه ۳۳ راهنمای آزمون پذیرش دستیار در رشتههای تخصصی دندانپزشکی حکایت از تعهدی جدید و الزامی شدن رضایت شوهر برای گذراندن طرح پس از قبولی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«ن» ۳۱ سال دارد و به گفته خودش از ۱۴ سالگی حتی از پدرش هم پول توجیبی نمیگرفته است. عادت داشته که مستقل زندگی کند و پس از اینکه در زندگی مشترکش به بنبست خورد، باز هم راه خودش را رفت. حالا، اما نمیداند با چاله بزرگی که سر راهش قرار گرفته است باید چه کند: «وقتی دفترچه پذیرش دستیار در رشته تخصصی دندانپزشکی را خواندم دنیا روی سرم آوار شد. تا به حال چنین چیزی سابقه نداشت که زنان متاهل مجبور باشند از همسرانشان رضایتنامه بگیرند. مسئولانی که این تصمیم را گرفتند یک لحظه فکر نکردند شاید زنی با همین یک برگه مجبور شود با تمام امید و آرزوهای آیندهاش خداحافظی کند؟»
او میگوید: «من از همسرم جدا نشدهام، اما عملاً زندگی مشترکی با هم نداریم. هر کسی زندگی خودش را میکند. حالا چطور باید از او بخواهم که این تعهدنامه را برایم امضا کند؟ ما هیچ وقت هیچ درخواستی از یکدیگر نمیکنیم، اگر نپذیرد چه؟ اگر بخواهد با همین فرصتی که به دستش آمده مرا آزار دهد، تکلیف من، عمرم، این همه سال درس خواندن و تلاش کردنم چه میشود؟» این جملات، استیصال زنی را بازگو میکند که به خاطر فرزندش از همسرش جدا نشده، اما دیگر مدتهاست زندگی مشترکی هم ندارد. او که بعد از سالها درس خواندن منتظر بود تا مزد زحماتش را بگیرد با چالشی روبهرو شده که هیچ راهکاری برایش ندارد.
سازمان سنجش در این مسائل هیچ نقشی ندارد
خدایی، رئیس سازمان سنجش، به پرسشی مبنی بر اینکه آیا این سازمان در اتخاذ چنین تصمیمی، یعنی اضافه شدن برگه تعهدنامه همسران زنان متاهل، نقشی داشته است یا خیر پاسخ منفی داد: «سازمان سنجش در این مسائل هیچ نقشی ندارد. برگزاری آزمون و هرگونه تصمیمی از این قبیل برای رشتههای گروه پزشکی و پیراپزشکی به طور مستقیم از سوی وزارت بهداشت گرفته میشود.»
دبیرخانه شورای آموزش دندانپزشکی مسئول امر است
دکتر آبتین حیدرزاده، رئیس مرکز سنجش وزارت بهداشت در این باره گفت: «ما در مرکز سنجش چیزی را مصوب نمیکنیم. دبیرخانه شورای آموزش دندانپزشکی مسئول امر است و اگر سوالی دارید، باید از آنها بپرسید.» البته حیدرزاده علاوه بر این پیشنهاد داد که میتوانیم پرسشمان را در سایت مرکز سنجش هم مطرح کنیم. این کار را هم کردیم که البته به پاسخی نرسیدیم.
این تعهدنامه اتفاق جدیدی نیست
حسین قنبری، مدیر روابط عمومی معاونت آموزشی وزارت بهداشت، نیز گفت که این تعهدنامه اساساً اتفاق جدیدی نیست و از ۱۵ سال پیش تا به امروز وجود داشته است: «من با دکتر بهزاد هوشمند که دبیر شورای آموزش دندانپزشکی وزارتخانه هستند صحبت کردم و مشخص شد که اصلاً این مساله اتفاق جدیدی نیست و از ۱۵ سال پیش جزو قوانین بوده است.»
زن به مجرد عقد نکاح از حقوق ابتداییاش محروم میشود
مینا جعفری، وکیل پایهیک دادگستری، معتقد است برای بررسی و مطالبهگری در چنین اموری باید یک قدم به عقب رفت و به تمام قوانین کشور با زاویه دیدی وسیع نگریست: «وقتی چنین مواردی را میشنوم بیشتر به این فکر میکنم که قوانین کشور را باید به طور یکپارچه نگاه و بررسی کرد. در قانون ایران مرد به عنوان دارنده حقوق شناخته میشود. زن به مجرد عقد نکاح از بسیاری از حقوق ابتدایی خود محروم میشود و وقتی شما از رضایتنامه شوهر برای گذراندن دوره طرح پزشکی یک زن صحبت میکنید، در واقع بخشی از قانون مدنی کل کشور را به بحث میگذارید؛ قانونی که مرد را رئیس خانواده معرفی میکند، چون از گذشته او عهدهدار بار مالی خانه بود. حالا هم که زندگیها اشتراکی شده و اتفاقاً در بسیاری از خانوادهها بخش اعظم بار فشار اقتصادی بر دوش زن است، باز هم مرد از جایگاه ریاست خود در متن قانون تغییر موضعی نداده است.»
او میگوید نمیتوان از حق تحصیل زن گفت، ولی حق خروج از کشور را که سالهاست مطالبهگری آن به درهای بسته خورده فراموش کرد: «تمام این حقوق به هم وابسته هستند. نمیتوانیم از حق حضانت فرزند بگوییم و از حق تحصیل غافل شویم. این قوانین مدنی هستند که تحت تاثیر حاکمیتی تماماً مردسالار با رویکرد تبعیض علیه زنان عمل میکنند. ضمن اینکه چنین رفتاری نقض صریح متن قانون اساسی است. قانونی که میگوید دولت وظیفه دارد حق تحصیل را برای همه به طور مساوی مهیا کند. حال آنکه اضافه کردن چنین شروطی نشاندهنده سلب حقوق بسیاری از زنان برای ادامه تحصیل و اشتغالشان است.»
منبع: پارسینه
کلیدواژه: وزارت بهداشت زنان متاهل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۱۵۵۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از شاهنامه | لااقل بیت هایی بهتر پیدا میکردید
روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی با عنوان «نگر تا نباشی به جز دادگر» نوشت:
چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آنچه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد.
مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم در موتورهای جستوجوگر بنویسید و نتایج را هر چه بالا و پایین کنید، همان چند عکس را خواهید دید. با چنین پیشینهای است که سخنان آیتالله علمالهدی و استنادش به شاهنامه برای دفاع از اجبار در پوشش با واکنشهای بسیاری روبهرو شده است.
علمالهدی گفته است: مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید. او همچنین بهعنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است: منیژه منم دخت افراسیاب/برهنه ندیده تنم آفتاب
این سخن که زنان ایرانی براساس آنچه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشتهاند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامهی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگیهای مثبت زنان و البته مردان شمرده میشود، هم بیراه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علمالهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی. این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمیآید و میتواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب میشود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟
منیژه دلبستهی بیژن شاهزادهی ایرانی میشود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بیهوش به شبستان خود میآورد و همهی این اتفاقات بدون اجازهی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ میدهد. بیژن در قصر او به هوش میآید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی دربارهی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه میکند این بیت را به زبان میآورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را میتوان در شاهنامه خواند.
البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیتهایی میتوانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین میگوید:
به سه چیز باشد زنان را بهی/ که باشند زیبای گاه مهی/ یکی آنک با شرم و با خواسته است/ که جفتش بدو خانه آراسته است/ دگر آن که فرخ پسر زاید او/ ز شوی خجسته بیافزاید او/ سه دیگر که بالا و رویش بود/ به پوشیدگی نیز مویش بود
این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها میگوید، درحالیکه در بیت استنادی امامجمعهی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده میشود. نداشتن پوشش سر با برهنگی هممعنا نیست. با این حال همچنان که در بیت انتخابی امام جمعه مشهد و این ابیات میبینیم هیچکدام توصیهی فردوسی نیست و سخنان شخصیتهای شاهنامه است. شاهنامه مثل هر متن کهن ادبی در کنار ارزشهای ادبی و زیباشناختی و روایی خود، مجموعهای از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی زمانهی خود را منتقل میکند که به دنیایی دیگر تعلق دارند، چنانکه در همین بیتهای بالا پسرزا بودن جزو ارزشهایی شمرده شده است.
در شاهنامه زنان برجستهای نقشآفرینی کردهاند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمیتوانند باشند. برخی از زنان برجستهی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نماندهاند و از جملهی آنان تهمینه است مادر سهراب که در شاهنامه زنی ستوده است و تنها یک شب همخواب رستم بوده است. رودابه مادر رستم نیز در راه دادن زال به قصرش از موی خویش کمندی بافته و انداخته و بعد هم که ماجرا در شاهنامه روشن است.
در این میان داستان گردآفرید اگرچه متفاوت است، اما در کنشگری از روابط خصوصی پیشتر رفته و اگر روی و موی پوشیده به این خاطر است که شناخته نشود و آنجا که روی و موی گشاده به قصد فریب دشمن است:
رها شد ز بند زره موی اوی/ در افشان چو خورشید شد روی اوی/ بدانست سهراب کو دختر است/ سر و موی او از در و افسر است
درست است که فکر میکنم شاهنامه ارزشهای جهانی دیگر را منتقل میکند و چنین استناداتی به آن راه به جایی نمیبرد، اما به نظرم از قضا در شاهنامه برای صاحبان مقام و قدرت توصیههایی شایستهتر میتوان یافت، مضمونهایی که بارها تکرار شده است. یکی از این مضمونها دادگری است. دادگر در شاهنامه همصفت خداوند است که جای نام نشسته است و هم وظیفهی صاحب قدرت. فردوسی میگوید، پادشاهی که دادگر باشد، نیازی به فریادرس ندارد: کجا پادشا دادگر بود و بس/ نیازش نیاید به فریادرس